حریم های صحیح برای زندگی

انسانهایی که دارای سلامتی احساسی هستند، خودشان را به خوبی می شناسند و می دانند که به چیزهایی در زندگیشان اجازه بدهند که وارد شوند و به چه چیزهایی نه. این اشخاص، خودشان و دیگران را دوست دارند و به شکلی شفاف اعلام می کنند که رفتارهای غیرقابل قبول را در زندگی خود نمی پذیرند. اشخاصی که از لحاظ احساسی سالم هستند به دیگران نیز اجازه می دهند که آزادی را که خودشان برای پذیرش و یا رد چیزی دارند، همان اجازه و آزادی را به دیگران نیز می دهند. این محدودیتهای سالم را حریم و یا مرز می نامیم. حریم و یا مرز در زندگی ما به دیگران به شکلی شفاف اعلام می کند که چه چیزها و اعمالی مورد انتظار هستند.

اشخاصی که زخمی هستند، بجای مرزبندی در زندگیشان، شروع به ساختن دیوار می کنند. این اشخاص می ترسند که دوباره مورد بی احترامی قرار بگیرند و به همین دلیل برای اینکه از خود محافظت کنند شروع به ساختن دیوار در اطراف خود می کنند. این اشخاص معمولا زخمی، پر از ترس، گیج و پر از احساس ترحم نسبت به خود هستند. بجای اینکه به شکلی شفاف انتظارات خود را با دیگران در میان بگذارند، با دیوار کشیدن خود را از دیگران جدا می کنند. معمولا انسانهایی که در سلامتی احساسی قرار ندارند، باور ندارند که آنها می توانند برای خود مرزهایی داشته باشند، و بجای اینکه به شکلی شفاف با دیگران رابطه ایجاد کنند، تبدیل به انسانهایی خنثی و یا پرخاشگر نسبت به دیگران می شوند. در واقع، این بیشتر باعث آسیب دیدن این افراد می شود.

خداوند به ما فرمان داده است که دیگران را همچون خویشتن محبت کنیم. برای اینکه بتوانیم دیگران را به خوبی دوست داشته باشیم، ابتدا باید به شکلی صحیح خودمان را دوست داشته باشیم. این به این معنی است که ما باید برای خودمان احترام قایل باشیم.

اگر به زندگی خودت نگاه کنی و ببینین که به خودت اجازه داده ای که مورد بی احترامی و رفتار سو قرار بگیری، این امید و فرصت برای شما هست که زندگی خود را عوض کنید. اولین کار این است که توبه کنید برای اینکه در همه این سالهای خودتان را دوست نداشته اید. از خدا بطلبید که به شما نشان دهد که چقدر در نظر خداوند با ارزش هستید. بعد از همه این کارها که انجام دادید، این را بدانید که آنقدر ارزش دارید که خدا پسر خود را بخاطر گناهان شما بر روی صلیب فدا کرد. وقتی که این مکاشفه را از خدا دریافت کردید، شروع کنید که یک رابطه با محبت را با دیگران داشته باشید اما روابط خود را با دیگران مرزبندی کنید و با محبت به آنها بگویید که چه رفتارها و رابطه ای را از آنها انتظار دارید. به آنها بگویید که چه رفتارهای بد و بی احترامی را در زندگیتان نمی پذیرید. شفاف باشید، محکم باشید، و احترام بگذارید. بعضی از انسانها این سخنان شما را می پذیرند و بعضی دیگر نه. اینقدر این اشخاص را دوست داشته باشید که به آنها این آزادی را بدهید تا اگر خواستند این حق را داشته باشند که شما را ترک کنند. همچنین آنقدر خود را دوست داشته باشید که این توانایی را به دست بیاورید که به آنها اجاز بدهید که اگر خواستند بروند.